استان چهارمحال و بختیاری -شهرستان فارسان-روستای کران
روایت های داستانی
خانم باقری یکی از بانوان جوان روستای کران، نقل میکرد: «… حدود پنج سال قبل، بر اساس ایده برادر کوچکترم، تولید فیلتر هوای خودرو را، در حد محدود، با یک دستگاه کوچک خانگی شروع کردم که درآمد مختصری برای ما ایجاد میکرد. برادرم از طریق فضای مجازی بازاریابی میکرد و بازار خوبی هم بدست آورده بود، ولی امکانات من برای تولید بیشتر، پاسخگو نبود. دو برادرم بیکار بودند و پدرم برای تأمین مخارج زندگی اکثراً در خانه حضور نداشت. پدرم یک کارگر فصلی بود که همواره یکی از دغدغههایش، تمدید قرارداد کار از طرف کارفرما بود. تقریباً خودم سرپرستی خانواده رو به عهده داشتم و همیشه دنبال کار میگشتم.
بارها برای اجرا و توسعه طرح فیلتر هوای خودرو، به ادارات دولتی و جاهایی که فکر میکردم میتوانند کمک کنند، مراجعه کردم، ولی نهایت کمکی که به من میشد، معرفی به بانک برای دریافت وام با بهره بالا بود که خودم هم بدون کمک آنها میتوانستم انجام بدهم، ولی توان بازپرداخت با شرایط بانک را نداشتم. این موضوع واقعا ناراحتم کرده بود و شده بود دغدغه زندگیم.
یک روز که به دهیاری روستا رفته بودم، اطلاعیه ثبت نام برای طرحهای اشتغالزایی بنیاد برکت را دیدم. البته اول فکر کردم نباید چیز به درد بخوری باشد. با شک و تردید به دهیار مراجعه کردم تا از جزئیاتش مطلع شوم و یکبار دیگر شانسم را امتحان کنم. پس از کمی گفتگو، فرمی را پر کردم و تحویل دادم، مدتی بعد، فردی به عنوان تسهیلگر بنیاد برکت به منزل ما مراجعه کرد و یکسری سوالات از طرحی که داشتم و منبع درآمدی و…. پرسید، بعد یک سری مدارک گرفت و رفت. مدتی گذشت و پیامی مبنی بر مراجعه به بانک برای گرفتن تسهیلات برایم ارسال شد. مراحل بانک و ضمانت ها را انجام دادم و وام بانکی را راحت دریافت کردم، بخصوص که شرایط باز پرداخت وام هم عالی بود. برادرهایم با ذوق و شوق کمک کردن تا دستگاه جدید با قابلیت تولید بالا و مواد اولیه مورد نیاز را تهیه کنم. شروع کردیم به گرفتن سفارشات جدید و فروش محصول، سفارشات به قدری زیاد است که پدرم دیگر نیاز به کار در بیرون از روستا ندارد و به ما در تولید فیلتر هوا کمک میکند.
روزی هزار بار خدا را شکر میکنم، هنوز هستند افرادی که فکر و ذکرشان مردم روستا و مناطق محروم است. تنها من و خانواده ام نیستیم که زندگیمان تغییر کرده است. خانوادهایی در روستای ما هستند که شرایط سختی داشتند ولی حالا، با حمایتهای بنیاد برکت، اوضاع و زندگی خوبی پیدا کردند. روزهای اول که نام بنیاد برکت را میشنیدیم برایمان غریب بود ولی الان ورد زبان کوچک و بزرگ روستا شده است؛ دوست داشتنی و یار مهربان محرومان».